جدول جو
جدول جو

معنی ابوسعید صدفی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوسعید صدفی
(صَ دَ)
عبدالرحمان بن احمد بن یونس بن عبدالاعلی مکنی به ابوسعید متولد سال 281 هجری قمری بقاهره. وی مورخ و محدث و نسبت اوبه صدف است و آن قبیله ای است از حمیر که به مصر فرود آمدند. صدفی را دو تاریخ است یکی بزرگ در اخبار مصر و رجال آن و دیگری کوچک در ذکر غرباء وارد به مصر. وی به سال 347 هجری قمری بقاهره درگذشت. (الاعلام زرکلی ص 484). در قاموس الاعلام ترکی وفات وی را به سال 337 نوشته و گوید: او از اصحاب امام شافعی بود ولی ظاهراً او را با صدفی یونس بن عبدالاعلی اشتباه کرده است
لغت نامه دهخدا
ابوسعید صدفی
(اَ سَ)
صدفی. عبدالرحمن بن احمد بن یونس بن عبدالاعلی بن موسی بن میسره بن حفص بن حبان صدفی مصری نبیرۀ یونس بن عبدالاعلی صاحب امام شافعی. محدّث و مورّخ. وی را در تاریخ مصر دو کتاب است: یکی اکبر و آن مخصوص مصریان است و دیگری اصغر و آن در ذکر غرباء واردین به مصر باشد. و ابوالقاسم یحیی بن علی الحضرمی را بر این دو تاریخ ذیلی است. و ابوالحسن علی پسر ابوسعید گوید: مولد پدرم به سال 281 ه. ق. بود. و وفات ابی سعید بروز یکشنبۀ بیست وپنجمین شب جمادی الآخر سنه 347 ه. ق. روی داد و ابوالقاسم بن حجّاج بر او نماز کرد و ابوعیسی عبدالرحمن بن اسماعیل بن عبدالله بن سلیمان الخولانی الخشاب النحوی العروضی وی را رثا گفت. و صدفی منسوب به صدف بن سهل قبیله ای از حمیر است که به مصر رحلت کرده و اقامت گزیده اند. رجوع به ابن یونس ابوالحسن علی... شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدنی. تابعی است او از ابن عمر، و از او بشیر بن سلیمان روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
ابن فخرالدین عبدالعزیز کوفی. ملقّب به برهان الدین یکی از کبار علمای خراسان. او از دست سلطان شاه در 581 هجری قمری قضا و شیخ الاسلامی شادیاخ داشت و منگلی بیک آن عالم ربّانی را بکشت و چون سلطان شاه بار دیگر شادیاخ را مسخر کرد منگلی بیک را به فخرالدین پسر ابوسعید سپرد تا او وی را بقصاص پدر بقتل رسانید. رجوع به حبط ج 1 ص 422 و 423 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
خدری. سعد بن مالک بن سنان بن ثعلبۀ انصاری خزرجی. صحابی است. و نسبت او به خدره حی ّ از انصار است. او از حفّاظ مکثرین و بجنگ احد سیزده ساله بود. وی را برسول صلوات الله علیه عرض کردند و رسول برای صغر سن او را از ملازمت جیش منع فرمود و پدر او گفت یا رسول الله وی سطبر استخوانست و پیامبر نظر در او افکند و به رد او امر کرد. لکن وی بپانزده سالگی در غزای بنی المصطلق در رکاب رسول جهاد کردو در دیگر مشاهد نیز حضور یافت و به سال 74 ه. ق. درگذشت. و مشهور است که گور او باسلامبول در محلّۀ ایوانسرای بحوالی جامع قعریه است لکن در تواریخ این شهرت بثبوت نپیوسته است. رجوع به حبط ج 1 ص 250 شود
لغت نامه دهخدا